احمد جانجانی

نام:  سید احمد

نام خانوادگی:   جانجانی

تاریخ تولد: ۱۳۴۶

نام پدر: سید سیف الله

وضعیت تاهل: مجرد

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵

نحوه شهادت: 

محل شهادت: ام الرصاص

محل دفن: امامزاده هادی(ع)

«إِنَّ اللّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ» (سورۀ توبه /آیۀ ۱۱۱)

معنی آیه: «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده ، آنهائی که در راه خدا کارزار می کنند پس می کشند و کشته می شوند.»

با سلام و درود خدمت منجی عالم بشریّت امام زمان (عج) و نائب بر حقّش روح الله و امّت قهرمانش حزب الله و رزمندگان خداجویش جندالله و به امید پیروزی بر لشکر عدوّ الله ، انشاءالله و باشهادت به یگانگی خدائی یکتا و به پیامبری محمّدبن عبد الله و شهادت علی ولیّ الله وصیّت نامه ام را ‎آغاز می کنم.

به نام خدا و به نام آنکه مرا هستی داده ، مرا امر فرموده ، مرا یاری کرد .

آن است که هر که را بخواهد به جهاد می پذیرد و هر که را بخواهد به سوی خود  می کشاند.

پیشوایم ، مظلوم کربلا به من [یاد] داده که همیشه بگو: خدایا ! بار الها ! تو می دانی که من مشتاق اصلاح دین تو هستم و خواستار آبادی شهرها و آزادی مردم و می خواهیم که بندگان مظلوم تو در دست ستمگران به اسارت [نباشند] .

از طرفی دیگر مسلّم است که [برای] جامۀ [عمل] پوشاندن به این اهداف باید از مال خود گذشت ، باید از اقوام خود گذشت ، باید از جان خود گذشت به عبارتی باید سر به کف به پیش رفت.

به کجا؟!…. و به سوی دشمن اسلام ، دشمن خدمتگزاران به اسلام یعنی خصم زبون ؛ با سلاحی که هیچ نیرویی تاب و توان مقابله با آن را ندارد یعنی الله و لا اله الا الله و محمّد رسول الله و بعد به دست گرفتن سلاح امروزی.

خدایا ! یاری از تو می طلبم و آرزوی پیروزی از تو می خواهیم امّا هر چه که فکر می کنم متوجّه این موضوع [می شوم] که دعای محض ، کار را درست نمی کند. [در کلام] خداوند متعال در بعضی از آیه های قرآن صریحاً سخن از قوانین ثابتی است که هر که عملی [انجام داد] نسبت به عمل خاص خود اجر می گیرد، صحبت از این نیست که مزد دنیوی باشد یا اخروی .

پس خطاب به مردم غیور میهن ، به آنهایی که ما فرزندان این خطّه را پروراندند ، اینگونه درس عشق به ما دادند باید بگویم: ای مردم! سنّت خداوندی ایجاب می کند که قدری تأمّل کنید و به پا خیزید و مکتب و قرآن ، اسلام ، رهبری را یاری کنید و چون شیران درّنده به سینه های دشمن تریلا و زبدی رساند و گیتی را از هر گونه ظلم و جور نجات دهید.

امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در جایی خطاب به ابوذر می فرماید:« پیش از آنکه به حسابت برسند خود محاسبه کن برای فردایت بهتر و خود را برای روز حسابآاماده کن» این سخنان برای چه سینه به سینه باید بچرخند تا به دست من و شمای شنونده برسد ! برادر! این قانونی ثابت و سخنی است از رهبری [تا] اینکه فهمانده شود این سخنان چقدر عظمت دارد و برایشان مهم به شما می رود . پس عمل به این سخنان به هر فردی که سر تسلیم [در برابر] حق فرود می آورد [مهم] به شمار می رود . این شما ملّت واین هم خطّ ولایت است .

ای خدای بزرگ! تو را شکر می کنم که من را از منجلاب دنیا به جهاد که دری است از درهای بهشت توفیق و لیاقت دادی.

این جانب ، حقیر ، سیّد احمد جانجانی اگر خدا مرگ مرا شهادت قرار داد پیامم به شما ملّت عزیز مسلمان ایران این است که حضرت علی می فرمود : «بهترین عمل مؤمن جهاد در راه خداست» .

پیام خودم اینکه کوشش کنید تا دشمن قرآن چه داخلی و چه خارجی از صحنه بیرون کنید.

ای برادارن! جبهه ها را پر کنید تا بتوانید دشمن خارجی صدّام یزید کافر را از شهر و آبادی خودتان بیرون کنید ، راه کربلای حسینی را باز کنید.

وصیّت بعدی به برادران بسیج: ای امیدهای اسلام! ای کسانی که شب و روز خود را وقف انقلاب کرده اید و چه خالصانه و بدون توقّع فعّالیت می کنید و شهرها را [تحت] محافظت خود دارید جوری که قدرت هر کاری را از ضدّ انقلاب گرفته اید ؛ سعی [کنید] فقط و فقط برای رضای خدا کار کنید.

ای برادران عزیز! در پشت جبهه ها ، مسجد ها و مدرسه ها و پایگاه ها و دانشگاهها را پر کنید که امام خمینی می فرماید: دانشگاهها و مدرسه ها یک جبهه است« امام خمینی »

پس ای برادران و خواهران ! مدرسه ها و دانشگاهها را پر کنید ، صف های نماز جمعه و دعای کمیل و دعای توسّل در خانواده های شهدا را ترک نکنید و راهی که امام حسین انتخاب کرد شما هم انتخاب کنید ، آخر باید از دنیا رفت چه بهتر در راه خدا جان بدهی و از دنیا بروی .

خدمت پدر و مادر عزیزم: ‌پدر و مادر گرامی ! نمی دانم چه بنویسم که از شما قدردانی شده باشد چون من فرزند نافرمان و خطا کار بودم ، از کوچکی چه زحمتهایی کشیدید و چه خون دلهایی خوردید برایم تا بزرگ شدم باید خیلی خیلی ببخشید و سرم گذشت کنید انشاءالله که گذشت می کنید اگر گذشت می کنید پس یک صلوات بلند ختم کنید.

ای پدر و مادر! یک وصیّت دارم که برادران و دوستان عزیزم را راهی که شهیدان و امام حسین رفت آنها [را] وادار کنید تا آنها هم بروند و آشنایان باید از من خیلی خیلی ببخشید و مرا حلال کنید و در پایان عرضی ندارم جز اینکه خدا مرگ مرا شهادت قرار دهد انشاءالله که قرار خواهد داد.

ای پدر و مادر! این بدهکاری ها را برای من بدهید: پنج هزار تومان قرض الحسنه فین بزرگ ، ۱۱۵  تومان به رضا مهندس پول چرخ ناصر، ۱۰۰۰  تومان علی هیزمی چهارباغ ، حسین حاجی مبینی ۳۰۰ تومان گرفتم ، ۶۳۰ تومان پول سنگ آشپزخانۀ خودمان به آقای جواد شفیعی ، پول همیشه چه بعد شهادت چه قبل شهادت پول هفتگی زیارت شاهزاده هادی حتماً داده شود.

دلم را به هیچ چیز جبهه و پایگاهها خوش نکردم خوشحالم در راهی قرار گرفتم که عاقبت شهید خواهیم شد انشاءالله

۱۵/۹/۶۵ سید احمد جانجانی

[gwolle_gb]
[sac_happens]
Loading...
۱
تعداد شهدای فین

بدون دیدگاه

دیدگاه ها بسته شده اند.